مصاحبه با حسام معینالدین؛ با گروههای کوچک میشود کارهای بزرگ انجام داد
حسام معینالدین موسس آکادمی ارائه ناب، مدیر بازاریابی شرکت PMPiran و برگزارکنندهی رویدادهای مختلفی مثل سخنسرا و گردهمآیی مدیران پروژه است. در یک بعدازظهر نسبتا سرد زمستانی با او به گفتوگو نشستیم تا درمورد جنبههای مختلف فعالیتهایش در حوزهی برگزاری رویداد -از ویژگیهای یک رویداد موفق تا روشهای مختلف بازاریابی رویداد- صحبت کنیم. آنچه که در ادامه میآید، نتیجهی این صحبت است.
-کمی درمورد خودتان و فعالیتهایتان -بهخصوص رویدادهایی که برگزار کردهاید- توضیح دهید.
من فعالیت را از دوران دانشجویی شروع کردم. موقع شروع کار، هدفام این بود که فضای دانشگاه کمی پویاتر و بهتر شود و با چندین انجمن علمی و کانون فرهنگی رویدادهای مختلفی برگزار کردم. با توجه به اینکه رشتهام مدیریت بیمه بود، با انجمن علمی بیمه همایش بیمه را برگزار کردم. از همان موقع فهمیدم که برگزاری رویداد را دوست دارم. بعد با شرکت PMPiran ارتباط گرفتم و کمکم درگیر برگزاری برنامههایی مثل سمپوزیوم و گردهمآییهای مدیران پروژه شدم. بعد وارد همکاری با مرکز آموزش دانشگاه علامه طباطبائی شدم و در دانشگاه، رویدادهای آموزشی مدیریتی برگزار میکردم. این کار را خارج از دانشگاه هم با شرکت PMPiran انجام میدادم. در همین دوران با چند نفر از دوستان تصمیم گرفتیم که هر چند وقت یک بار دور هم جمع شویم و یک رویداد در حوزهی ارائه و سخنرانی داشته باشیم که کمکم تبدیل شد به آکادمی ارائه ناب.
-چه شد که برگزاری رویداد را شروع کردید؟ چه هدفی را از این کار دنبال میکردید؟
از همان ابتدا که کار را شروع کردم به یک نکتهی مهم پی بردم: «اینکه با گروههای کوچک میشود کارهای بزرگ انجام داد». واقعا به این نکته ایمان دارم و دلیل علاقهام به فضای استارتآپی هم همین است. هدف، شاید ثابت کردن این مسئله بود.
یک نکتهی دیگر هم این است که در هر رویداد آدمهایی جمع میشوند که به یک موضع خاص علاقهمند هستند و همین باعث میشود که احتمال وجود اهداف مشابه هم بین آنها زیاد باشد. در نتیجه اتفاقات مثبت و جالبی میتوانند در رویدادها رخ بدهند.
-از زمان شروع فعالیتتان تا حالا چند رویداد برگزار کردهاید؟
در دوران دانشگاه کارگاه و همایش و اردو برگزار کردهام. مثلا کارگاه ارزیابی ریسک در صنعت کشتیرانی را به شکل یک اردو در بندر انزلی برگزار کردم که اولین اردو از نوع خودش پس از دوران ریاست سابق و رکود دانشگاه بود. تعداد این رویدادها شاید ده دوازده تا باشد. اما بعد که همکاریام با معاونت فرهنگی و مرکز آموزش دانشگاه شروع شد، تقریبا هر آخر هفته رویداد داشتیم. و من در اکثر آنها دخیل بودم و رویدادهای مدیریتی را هم خودم برگزار میکردم. تعداد این رویدادها هم احتمالا به نزدیک 50 تا برسد. حدودا 25 رویداد هم در آکادمی ارائه ناب داشتیم و بعد هم رویدادهای مربوط به مدیران پروژه؛ که مجموعا بیش از 100 رویداد میشود.
-فکر میکنید برگزاری این تعداد رویداد برای خودتان از لحاظ شخصی چه نفعی داشته است؟ چرا ادامه دادید؟
به نظر من بزرگترین فایدهی برگزاری رویداد، آشنایی با افراد جدید است. یعنی ایجاد ارتباط و مصاحبت با افرادی که علایق یا فعالیتهای مشابه هم دارید.
ممکن است دوست داشته باشید با فردی که در حوزهی بیمه فعالیت دارید آشنا شوید اما مثلا رئیس یک سازمان بزرگ مثل بیمهی مرکزی است و نمیشود به این راحتیها به او دسترسی پیدا کرد. اما اگر یک همایش بیمهای برگزار کنید، میتوانید او را هم دعوت کنی و باهم مصاحبت داشته باشید. در چنین رویدادهایی با افراد دیگری که در این حوزه فعالیت دارند و احتمالا علایق مشترکی دارند هم آشنا میشوید.
علاوه بر این، برای شخص من برگزاری رویداد در دوران دانشجویی منجر به تاسیس کسبوکار فعلی خودم یعنی آکادمی ارائه ناب شد. تعدادی از دانشجوهای مدیریت دور هم جمع میشدیم و درمورد مباحث مورد علاقهمان مثل استراتژی و تفکر سیستمی و… صحبت میکردیم. در مرحلهی بعد تلاش کردیم این ارائهها و صحبتها را بهتر کنیم و کمکم ایدهی ارائه ناب شکل گرفت.
فکر میکنم برگزاری رویدادها میتواند برای هر فرد تجربههای مثبت متفاوتی را رقم بزند.
-به مسئلهی شبکهسازی در رویدادها اشاره کردید و واژهی مصاحبت را به کار بردید. این مصاحبت چرا مهم است؟
فکر میکنم مصاحبتی که در رویدادها شکل میگیرد، بهترین نوع آموزش است. ممکن است من یک چیزی بلد باشم و یک نفر دیگر که علایق مشترکی با من دارد، یک چیز دیگر بلد باشد. یک رویداد در این زمینهی مورد علاقه، بهترین بستر است برای اینکه دانستههایمان را به اشتراک بگذاریم و هردومان رشد کنیم. یک لحظه فکر کنید شما چه چیزهایی از برادر یا خواهر بزرگترتان یادگرفتهاید یا اصلا جلالالدین رومی را در نظر بیاورید که در مصاحبت با شمس شد مولانا!
این مسئله خیلی مهم است و به نظر من سه عنصر اساسی دارد: اول، انتقال تجربهها و درسآموختهها یعنی بحثها در رویداد به شکل تئوریک نباشند و هرکس هرچیزی که تجربه کرده و یاد گرفته را به اشتراک بگذارد. دوم، مشارکت همهی شرکتکنندگان که معمولا در صورتی اتفاق میافتد که فرآیند مصاحبت و شبکهسازی از طریق یک نوع بازی یا مسابقه یا تمرین گروهی شکل بگیرد. سوم، وجود فضای مناسب در رویداد که خودش دو بخش است. اول فضای دوستی و یخِ شکستهشده و جو میان شرکتکنندگان و دوم، شرایط فیزیکی فضا و محل برگزاری که به نظرم نباید به شکل سینمایی باشد.
این سه مورد میتوانند نتایج بسیار خوبی را در رویدادها رقم بزنند. و تلاش من در برگزاری رویداد سخنسرا این بوده که هر سه را به بهترین شکل ممکن انجام بدهم.
-چندین بار به رویداد سخنسرا اشاره کردید. کمی بیشتر درمورد این رویداد توضیح دهید.
برنامههای سخنسرا رویدادهای اصلی آکادمی ارائه ناب هستند که در حقیقت بستری برای تمرین مهارت ارائه در اختیار علاقهمندان قرار میدهند. تابهحال بیش از 70 نفر در رویدادهای سخنسرا ارائه داشتهاند و در حال حاضر در حال برنامهریزی برای نُهامین سخنسرا هستیم.
-فکر میکنید مخاطبین فعلی رویدادهای شما بیشتر از چه گروهی هستند؟
مخاطبین من کسانی هستند که تقریبا مثل خودم فکر میکنند. یعنی کسانی که فکر میکنند شرکت در رویدادها به دو دلیلِ افزایش ارتباطات و یادگیری از تجربیات دیگران، مفید است. تمام تلاش در برنامهریزی و برگزاری رویداد هم برای رسیدن به این دو مورد بوده.
-برای پیدا کردن و رسیدن به این مخاطبان، ترجیح میدهید از چه روشهایی برای بازاریابی و تبلیغات استفاده کنید؟ کدام روشها موثرترند؟
من چون از فضای دانشگاه شروع کردم، مخاطبین اصلی خودم را هم در همان دوران و از میان دانشجویان پیدا کردم. بعد که وارد فضای حرفهای شدم هم همان افراد که اکثرا تازه فارغالتحصیل شده بودند و میخواستند وارد بازار کار شوند، مخاطبین اصلی من بودند.
سعی میکنم دیتابیس ایمیلی از این افراد داشته باشم و در شبکههای اجتماعی هم آنها را با خودم و رویدادهایی که برگزار میکنم نگه دارم و ارتباط را حفظ کنم. ممکن است حتی بحث درآمدزایی را در بعضی از رویدادها کنار بگذارم و از همراهان قدیمی دعوت کنم که در رویداد شرکت کنند و هرکسی که فکر میکنند از آن لذت خواهد برد را هم همراه خود بیاورند.
-به بحث درآمدزایی اشاره کردید. برای قیمتگذاری روی رویدادهایی که برگزار میکنید چه روشی دارید؟
بستگی به نوع رویداد دارد. معمولا باید هزینههای استاد یا سخنران را به علاوهی هزینههای جانبی مثل پذیرایی در نظر بگیریم و بعد هم درصد سودی که در نظر داریم را به آن اضافه کنیم. در دوران دانشجویی که هزینهها را در سطح حداقل نگه میداشتیم. بعد هم بعضی رویدادها را داشتیم و داریم که درواقع مثل یک فریمیوم عمل میکنند. یعنی در این رویدادها خیلی به سود فکر نمیکنیم بلکه از آنها استفاده میکنیم برای جذب مشتریان جدید برای کسبوکارمان.
البته باید این را هم بگویم که بعضی رویدادها را داریم که قیمت، بخشی از جذابیتشان است. خود رویداد از نظر من اصلا جالب نیست. مثلا یک نفر دارد برای پانصد نفر سخنرانی میکند. اما در هر صورت تمام صندلیها با قیمت چندصدهزار تومانی پر میشوند.
-فکر میکنید برای برگزاری موفق یک رویداد به چند نفر و چه تخصصهایی نیاز هست؟
باز بسته به نوع رویداد متفاوت است. برای برگزاری یک دورهمی یا کارگاه آموزشی کوچک، نیروی چندانی لازم نیست. اما مثلا در رویدادی مثل سخنسرا که لازم است شرکتکنندگان بیشتر درگیر شوند، از چند نفر که کار را میشناسند و میدانند هدف از اجرای برنامه چیست، کمک میگیریم.
-درمورد محل برگزاری رویداد تاحدودی صحبت شد. دقیقا چه معیارهایی برای انتخاب سالن و محل برگزاری دارید؟
همانطور که گفتم، سالن باید طوری باشد که اجازهی شکلگیری مصاحبت را به تمام حاضرین بدهد. یعنی سالنهای سینمایی آنقدرها مناسب نیستند و حتی اگر تعداد شرکتکنندگان چندصد نفر است و مجبور به استفاده از چنین سالنهایی هستیم، باید توجه داشته باشیم که یک لابی بیرون سالن وجود داشته باشد که به شرکتکنندگان اجازهی تعامل با یکدیگر را بدهد. مثلا در سخنسرا که همه درمورد ارائهها نظر میدهند، دوست داریم سالن به شکل کنفرانسی باشد و همهی افراد دور هم بنشینند. اگر امکان جابهجایی صندلیها برای اجرای تمرینهای گروهی هم وجود داشته باشد، نکتهی مثبتی برای سالن محسوب میشود.
واقعیت این است که سالنی که من برای برنامهای مثل سخنسرا میپسندم را تابهحال پیدا نکردهام.
-کمی هم از مشکلات برگزاری رویداد صحبت کنیم. تابهحال بیشتر با چه مواردی روبهرو شدهاید؟
اگر به رویداد نگاه درآمدی داشته باشیم، مشکل اصلی فروش و بازاریابی رویداد و جذب اسپانسر است. برای شخص من چون در این حوزه نسبتا تازهکار محسوب میشوم، ساختن کانالهای بازاریابی موثر برای فروش بلیت رویداد واقعا مسئلهی مهمی محسوب میشود.
مشکل دیگر مسئولین سالن هستند. بهخصوص اگر یک نهاد دولتی مسئول سالن باشد. محل برگزاری رویداد باید حداقل یک ساعت قبل از شروع برنامه در یک وضعیت قابل قبول به برگزارکننده تحویل شود. اما خیلی اوقات چند دقیقه مانده به شروع، مسئول سالن در حال تمیز کردن کف سالن است!
-فکر میکنید مهمترین ترِندهای صنعت رویداد ایران در ماههای اخیر چه بودهاند؟
تعداد و تنوع رویدادها و استفادهی آنها از ابزارهای آنلاین برای فروش و ثبتنام رو به افزایش است. تعداد وبینارها هم بیشتر شده. اما وقتی رویدادهای خودم یا سایر دوستان را رصد میکنم، میبینم بازاریابی هر روز سختتر میشود و فروش در حالت کلی تا حدودی پایین آمده. فکر میکنم باید به دنبال روشهای جدید و موثرتری برای بازاریابی باشیم.