تفکر سیستمی، بایدها و نبایدها
تفکر سیستمی یکی از مهمترین مهارتهایی است که هر مدیری باید داشتهباشد. برای کسب این مهارت به صورت کامل و دقیق نیاز به مطالعهی سرفصلهای مربوطه به صورت آکادمیک و دانشگاهی است. در صورتی که این امکان برای مدیران و کارشناسان وجود نداشتهباشد، میتوانند مهارت مهم تفکر سیستمی را با شرکت در کارگاهها و دورههای آموزشی فشرده بهدستآورند.
برای آشنایی بیشتر با این موضوع، به دورهی آموزشی «توانمندسازی مدیران و کارشناسان» رفتیم. مدرس این دوره آقای سیاوش جعفری بود که کارشناس مهندسی صنایع و کارشناس ارشد MBA میباشند و مشاور کسب و کار، مدیریت، فروش و سیستم، مدرس دورههای آموزشی تخصصی مدیریتی، عضو و فعال خانهی مدیران وانجمنهای مدیریت ایران، مشاورهی مدیریت ایران و مهندسی صنایع هستند.
با توجه به اینکه موضوع اصلی این کارگاه تفکر سیستمی بود، ابتدا به تعریف سیستم پرداخته شد. در واقع سیستم را میتوان مجموعه ای از اجزا (عناصر) دانست که برای رسیدن به هدفی با یکدیگر در تعاملاند. پس از آن به مرزهای سیستم پرداختهشد و در ادامه در مورد افقهای سیستم صحبت شد. چهار افق علت و معلول، مکان، زمان و تخصص در بحث سیستم بسیار مورد توجه هستند که به تفصیل و با ذکر مثال در مورد هر یک از این افقها بحث شد. سپس مفاهیم رویداد، روند و زیرساخت و تاثیر آنها در بررسی اتفاقاتی که در سیستم رخ میدهند، توضیح دادهشد.
مفهوم تفکر سیستمی و بایدها و نبایدها و چگونگی آن با ذکر مثالهای واقعی بیان شدند. موارد زیر از نمونههای تفکر غیرسیستمی به شمار میآیند:
- کافی است ثابت شود مشکل از من نیست
- یافتن روشهای ساده و بی منطق
- هر مشکل تنها یک ریشهی اصلی دارد
- پر رنگ کردن نقش افراد و فراموش کردن نقش سیستم
- خیرخواهیهای اشتباه
- تاکید خاص بر روی یک جز و نادیده گرفتن تیم
برای هر مورد از نمونههای تفکر غیرسیستمی مثال زده شده و عواقب آن ذکر شد، همچنین نمونههای تفکر سیستمی برای همان موقعیت توضیح دادهشد.
پس از پایان تدریس بخش تفکر سیستمی، شرکت کنندگان به دو گروه تقسیم شده و هر گروه تمرین عملی مهارت تفکر سیستمی را انجام دادند تا آموختههایشان را به صورت عملی در مورد سوال مطرح شده پیادهسازی کنند و مهارت کار گروهی نیز بین افراد تقویت شود.
پس از زمان استراحت، بخش دوم کارگاه با محوریت موضوعات مدیریت زمان و هوش هیجانی آغاز شد. مدیریت زمان «فرایند طراحی به کارگیری کنترل آگاهانه بر روی زمانی که صرف فعالیتهای مشخص میشود.» تعریف شد و با ارائهی توضیحات در مورد این مفهوم، به بررسی مثالهای درست و نادرست در این مورد پرداختهشد. نمونههایی از تفکرات نادرست در مورد مدیریت زمان از این قرارند:
- کمتر خوابیدن و بیشتر بیدار ماندن
- تصور داشتن یک ذهن قوی و عدم نگارش کارها
- نگارش فهرستهای بلند بالا و زیاد
- استفاده از ابزاهای متفاوت و متعدد
- انجام همزمان کارها به مدیریت زمان ما کمک می کند
- مدیریت کردن همه لحظات
- کمال گرایی و عدم تفویض کاره
در ادامهی این بخش به بحث مهم اولویتبندی رسیدیم و ماتریکس آیزنهاور معرفی شد. با تعریف دو فاکتور اهمیت و ضرورت برای هر کار، محل قرارگیری آن کار در این ماتریکس مشخص شده و به راحتی میتوان در مورد آن تصمیم گرفت که در کجای اولویت بندی ما قرار داشته باشد.
آخرین مبحث دوره، هوش هیجانی بود. هوش هیجانی در واقع هوشمندی در درک احساسات خود و دیگران و استفاده از آن برای دستیابی به اهداف تعریف میشود. در این بخش احساسات مختلف از روی حالت های مختلف چهره معرفی شد و روش هایی برای بررسی میزان هوش هیجانی آموزش داده شد.
راهکارهایی برای بهتر شدن عملکرد هوش هیجانی و تقویت آن بیان شد مثل:
- با دیگران همدلی کنید
- نه گفتن را یاد بگیرید
- پذیرای چیزهای جدید باشید
- اشتباهات و خطاها را جبران کنید
- ببخشید
- از تکنولوژی کمی فاصله بگیرید
- قدردانی کنید
این کارگاه به روش آموزش فعال برگزار شد و در ارائهی مفاهیم از اسلایدهای شلوغ و پر از نوشته خبری نبود، بلکه با استفاده از بازیها و نیز ویدئو ها و تصاویر، آموزشها به صورت مفهومی و با مشارکت فعال افراد و نیز ارائهی مثالهای عینی و واقعی از تجارب مختلف مدرس و شرکت کنندگان در سازمانها و شرکتهای مختلف، در ذهن ماندگار میشدند. در پایان تدریس مباحث، انیمیشنی مرتبط با مباحث ذکر شده، پخش شد و شرکتکنندگان سوالات خود را مطرح کرده و از مدرس پاسخ گرفتند.
نظرات بازدیدکنندگان
با تشکر از تیم قدرتمند شما
متشکریم 🙂 موفق باشید